معنی فارسی pitter-pattered
B1صدایی که به دلیل ضربه زدن یا برخورد بر روی یک سطح نرم اتفاق میافتد.
To make a light, rapid, and soft sound, often associated with rain or small footsteps.
- VERB
example
معنی(example):
باران تمام شب روی پشت بام پیتریپتر کرد.
مثال:
The rain pitter-pattered on the roof all night.
معنی(example):
پاهای کوچک روی زمین چوبی پیتریپتر کردند.
مثال:
The little feet pitter-pattered across the wooden floor.
معنی فارسی کلمه pitter-pattered
:
صدایی که به دلیل ضربه زدن یا برخورد بر روی یک سطح نرم اتفاق میافتد.