معنی فارسی pituitaries
B1غده‌ای کوچک در پایه مغز که هورمون‌های مختلفی تولید و ترشح می‌کند و نقش مهمی در تنظیم فرآیندهای بدن دارد.
The pituitary gland, often referred to as the 'master gland', regulates important functions in the body by releasing hormones.
- noun
noun
معنی(noun):
The pituitary gland.
معنی(noun):
The pituitary gland together with the pituitary stalk.
معنی(noun):
An extract from the pituitary gland.
example
معنی(example):
غده‌های هیپوفیز عملکردهای مختلف بدن را تنظیم می‌کنند.
مثال:
The pituitaries regulate various bodily functions.
معنی(example):
دانشمندان غده‌های هیپوفیز را برای درک تعادل هورمونی مطالعه می‌کنند.
مثال:
Scientists study pituitaries to understand hormonal balance.
معنی فارسی کلمه pituitaries
:
غده‌ای کوچک در پایه مغز که هورمون‌های مختلفی تولید و ترشح می‌کند و نقش مهمی در تنظیم فرآیندهای بدن دارد.
