معنی فارسی pituitous

B1

نشانه‌ها و ویژگی‌های مرتبط با عملکرد غده پیتویتال.

Characteristic of or relating to the pituitary gland.

example
معنی(example):

طبیعت پیوتیتوس غده آن را برای زندگی ضروری می‌سازد.

مثال:

The pituitous nature of the gland makes it essential for life.

معنی(example):

درک سیگنال‌های پیوتیتوس در علم غدد مهم است.

مثال:

Understanding pituitous signals is key in endocrinology.

معنی فارسی کلمه pituitous

: معنی pituitous به فارسی

نشانه‌ها و ویژگی‌های مرتبط با عملکرد غده پیتویتال.