معنی فارسی pituitrin
B1هورمونی که از غده پیتویتال ترشح میشود و در تنظیم کل بدن نقش دارد.
A hormone derived from the pituitary gland used in various medical treatments.
- NOUN
example
معنی(example):
پیوتترین هورمونی است که به غده پیتویتال مرتبط است.
مثال:
Pituitrin is a hormone related to the pituitary gland.
معنی(example):
پزشکان ممکن است از پیوتترین برای مدیریت برخی از شرایط پزشکی استفاده کنند.
مثال:
Doctors may use pituitrin to manage certain medical conditions.
معنی فارسی کلمه pituitrin
:
هورمونی که از غده پیتویتال ترشح میشود و در تنظیم کل بدن نقش دارد.