معنی فارسی place-holder
B1متنی که موقتا در یک بخش ورودی قرار میگیرد تا کاربر را راهنمایی کند.
Text that appears inside an input field to provide an example or a hint about what to enter.
- NOUN
example
معنی(example):
نوار جستجو دارای متنی است که میگوید 'جستجو...'.
مثال:
The search bar has a placeholder text that says 'Search...'.
معنی(example):
مطمئن شوید که یک متن مناسب برای ورودی خود قرار دهید.
مثال:
Make sure to set a relevant placeholder for your input field.
معنی فارسی کلمه place-holder
:
متنی که موقتا در یک بخش ورودی قرار میگیرد تا کاربر را راهنمایی کند.