معنی فارسی placecards
A2جمع کلمه کارت نام به معنای چندین کارت نشانی که برای اشاره به افراد یا سازمانها استفاده میشود.
Plural of placecard; cards that indicate names at events.
- NOUN
example
معنی(example):
کارتهای نام در سراسر میز پخش شده بودند.
مثال:
The placecards were scattered across the table.
معنی(example):
مطمئن شوید که قبل از رویداد همه کارتهای نام را چاپ کنید.
مثال:
Make sure to print out all the placecards before the event.
معنی فارسی کلمه placecards
:
جمع کلمه کارت نام به معنای چندین کارت نشانی که برای اشاره به افراد یا سازمانها استفاده میشود.