معنی فارسی placecard

A2

کارت نام یا نشانی که در مکان مشخصی قرار می‌گیرد تا هویت صاحب آن را معرفی کند.

A card that indicates the name of a person or organization, typically used at gatherings.

example
معنی(example):

کارت نام در میز شام نام من را نشان می‌داد.

مثال:

The placecard at the dinner table showed my name.

معنی(example):

او یک کارت نام زیبا برای عروسی درست کرد.

مثال:

She created a beautiful placecard for the wedding.

معنی فارسی کلمه placecard

: معنی placecard به فارسی

کارت نام یا نشانی که در مکان مشخصی قرار می‌گیرد تا هویت صاحب آن را معرفی کند.