معنی فارسی placebo
B2 /pləˈsi.boʊ/دارونما، یک ماده غیر دارویی که برای بررسی اثرات درمانی تجویز می‌شود.
A substance with no therapeutic effect, used as a control in testing new drugs.
- noun
noun
معنی(noun):
A dummy medicine containing no active ingredients; an inert treatment.
معنی(noun):
The vespers sung in the office for the dead.
example
معنی(example):
پزشک یک دارونما تجویز کرد تا اثر آن را ارزیابی کند.
مثال:
The doctor prescribed a placebo to evaluate its effect.
معنی(example):
بسیاری از بیماران پس از مصرف دارونما بهبود یافتند.
مثال:
Many patients improved after taking a placebo.
معنی فارسی کلمه placebo
:
دارونما، یک ماده غیر دارویی که برای بررسی اثرات درمانی تجویز می‌شود.
