معنی فارسی plaguer
B1مبتلا کننده، کسی که باعث عفونت یا مشکل میشود.
One who inflicts a pestilence or troublesome issue.
- NOUN
example
معنی(example):
مبتلا کننده شهر مشکلات زیادی ایجاد کرد.
مثال:
The plaguer of the town caused many problems.
معنی(example):
او به خاطر شکایات مداومش به عنوان مبتلا کننده شناخته میشد.
مثال:
He was known as the plaguer due to his constant complaints.
معنی فارسی کلمه plaguer
:
مبتلا کننده، کسی که باعث عفونت یا مشکل میشود.