معنی فارسی plaiter
B1بافنده به فردی اطلاق میشود که موها را بافته و در کنار هم قرار میدهد.
A person who braids hair.
- NOUN
example
معنی(example):
مادربزرگ من یک بافنده ماهر است که میتواند بافتهای زیبایی ایجاد کند.
مثال:
My grandmother is an expert plaiter who can create beautiful braids.
معنی(example):
بافنده به سرعت کار کرد تا مدل موها را برای رویداد تمام کند.
مثال:
The plaiter worked quickly to finish the hairstyles for the event.
معنی فارسی کلمه plaiter
:
بافنده به فردی اطلاق میشود که موها را بافته و در کنار هم قرار میدهد.