معنی فارسی planetless

B1

به معنای عدم وجود سیاره در یک فضای خاص، که می‌تواند در زمینه‌های نجومی و علمی مورد استفاده قرار گیرد.

Describing an area or space that lacks any planets.

example
معنی(example):

فضای بدون سیاره خالی از سیارات و اجسام آسمانی است.

مثال:

A planetless space is void of planets and celestial bodies.

معنی(example):

منجمان غالباً مناطق بدون سیاره را برای درک شکل‌گیری کهکشان‌ها مطالعه می‌کنند.

مثال:

Astronomers often study planetless regions to understand the formation of galaxies.

معنی فارسی کلمه planetless

: معنی planetless به فارسی

به معنای عدم وجود سیاره در یک فضای خاص، که می‌تواند در زمینه‌های نجومی و علمی مورد استفاده قرار گیرد.