معنی فارسی planispherical
B1پلانیسفریک، مربوط به مدلهای نقشهای که زمین را بهصورت کروی نمایش میدهند.
Relating to models or maps that depict the Earth in a spherical layout.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقشه پلانیسفریک چشمانداز منحصربهفردی از جغرافیای زمین را ارائه میدهد.
مثال:
The planispherical map offers a unique perspective of the Earth's geography.
معنی(example):
مطالعه مدلهای پلانیسفریک به درک دینامیکهای جهانی کمک میکند.
مثال:
Studying planispherical models helps understand global dynamics.
معنی فارسی کلمه planispherical
:
پلانیسفریک، مربوط به مدلهای نقشهای که زمین را بهصورت کروی نمایش میدهند.