معنی فارسی planktivorous
B1پلانکتور به حیواناتی اطلاق میشود که نسبت به پلانکتونها، که موجودات بسیار کوچک در آب هستند، تغذیه میکنند.
Describing animals that primarily feed on plankton.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Consuming or eating plankton
example
معنی(example):
والها حیوانات پلانکتور هستند که ارگانیسمهای کوچک را میخورند.
مثال:
Whales are planktivorous animals that eat tiny organisms.
معنی(example):
بسیاری از ماهیها پلانتیکور هستند و به پلانکتون به عنوان منبع اصلی غذایشان وابستهاند.
مثال:
Many fish are planktivorous, relying on plankton as their primary food source.
معنی فارسی کلمه planktivorous
:
پلانکتور به حیواناتی اطلاق میشود که نسبت به پلانکتونها، که موجودات بسیار کوچک در آب هستند، تغذیه میکنند.