معنی فارسی plankton

B1 /ˈplæŋktən/

پلانکتون به موجودات ریز و میکروسکوپی گفته می‌شود که در آب‌های دریایی و شیرین زندگی می‌کنند و می‌توانند از میکروب‌ها تا موجودات بزرگ‌تر متغیر باشند.

Small and microscopic organisms that drift in water bodies, crucial to aquatic food chains.

noun
معنی(noun):

Small (often microscopic) organisms that float in the water. (A single organism is known as a plankter.)

example
معنی(example):

پلانکتون‌ها موجودات کوچکی هستند که در اقیانوس شناورند.

مثال:

Plankton are tiny creatures that float in the ocean.

معنی(example):

علمای محیط زیست به مطالعه پلانکتون‌ها می‌پردازند تا اکوسیستم‌های اقیانوس را درک کنند.

مثال:

Scientists study plankton to understand ocean ecosystems.

معنی فارسی کلمه plankton

: معنی plankton به فارسی

پلانکتون به موجودات ریز و میکروسکوپی گفته می‌شود که در آب‌های دریایی و شیرین زندگی می‌کنند و می‌توانند از میکروب‌ها تا موجودات بزرگ‌تر متغیر باشند.