معنی فارسی planktont
B1پلانکتونت به واژهای اطلاق میشود که ممکن است در برخی مناطق به جای پلانکتون استفاده شود.
A term that may be used interchangeably with plankton in certain contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
اصطلاح پلانکتونت به طور هممعنی با پلانکتون استفاده میشود.
مثال:
Planktont term is used synonymously with plankton.
معنی(example):
کلمهی پلانکتونت در ادبیات کمتر مورد استفاده قرار میگیرد.
مثال:
The word planktont is less commonly used in literature.
معنی فارسی کلمه planktont
:
پلانکتونت به واژهای اطلاق میشود که ممکن است در برخی مناطق به جای پلانکتون استفاده شود.