معنی فارسی plantigrady

B2

خصوصیت راه رفتن حیوانات بر روی کف پا که به ثبات آن‌ها کمک می‌کند.

The characteristic of walking on the whole foot, providing balance.

example
معنی(example):

Plantigrady ویژگی خاصی از برخی پستانداران است.

مثال:

Plantigrady is characteristic of certain mammals.

معنی(example):

حیواناتی که plantigrady دارند، ثبات بیشتری دارند.

مثال:

Animals exhibiting plantigrady have better stability.

معنی فارسی کلمه plantigrady

: معنی plantigrady به فارسی

خصوصیت راه رفتن حیوانات بر روی کف پا که به ثبات آن‌ها کمک می‌کند.