معنی فارسی plantsman

B1

گیاه‌شناس، فردی است که به طور خاص در زمینه گیاهان و پرورش آن‌ها تخصص دارد و اطلاعات گسترده‌ای در این زمینه دارد.

A person who specializes in plants, horticulture, or gardening.

noun
معنی(noun):

An expert on the identification and cultivation of plants.

example
معنی(example):

یک گیاه‌شناس در مورد انواع مختلف گیاهان اطلاعات زیادی دارد.

مثال:

A plantsman knows a lot about different types of plants.

معنی(example):

گیاه‌شناس با دقت گل‌ها را برای باغ انتخاب کرد.

مثال:

The plantsman carefully selected flowers for the garden.

معنی فارسی کلمه plantsman

: معنی plantsman به فارسی

گیاه‌شناس، فردی است که به طور خاص در زمینه گیاهان و پرورش آن‌ها تخصص دارد و اطلاعات گسترده‌ای در این زمینه دارد.