معنی فارسی planum

B2

پلانوم، ناحیه‌ای صاف و عموماً بلند در زمین یا بوم هنری.

A flat, elevated area, often used in artistic or geological contexts.

example
معنی(example):

هنرمند بر روی بوم یک پلانوم ایجاد کرد که بسیار منحصر به فرد بود.

مثال:

The artist created a planum on the canvas that was very unique.

معنی(example):

در زمین‌شناسی، پلانوم به ناحیه‌ای مسطح و مرتفع اشاره دارد.

مثال:

In geology, a planum is a flat, elevated area.

معنی فارسی کلمه planum

: معنی planum به فارسی

پلانوم، ناحیه‌ای صاف و عموماً بلند در زمین یا بوم هنری.