معنی فارسی plap
B1صدای ریزش یا چکیدن آب، مخصوصاً در تماس با یک سطح.
A soft, splashing sound, typically made when water hits a surface.
- OTHER
example
معنی(example):
صدای چکیدن آب صدای پلپ میداد.
مثال:
The sound of water dripping made a plap noise.
معنی(example):
وقتی باران میبارید، صدای نرم پلپ روی سقف ایجاد میکرد.
مثال:
As the rain fell, it created a soft plap on the roof.
معنی فارسی کلمه plap
:
صدای ریزش یا چکیدن آب، مخصوصاً در تماس با یک سطح.