معنی فارسی plasher
B1کسی که در آب هنگام شنا یا بازی، آب را به بیرون میپاشد.
A person or thing that creates splashes, typically in water.
- NOUN
example
معنی(example):
پلشری که در گودال ایجاد شده بود، توجه همه را جلب کرد.
مثال:
The splasher in the puddle caught everyone's attention.
معنی(example):
او در استخر پلشر بود و همه جا موج ایجاد میکرد.
مثال:
He was a splasher at the pool, making waves everywhere.
معنی فارسی کلمه plasher
:
کسی که در آب هنگام شنا یا بازی، آب را به بیرون میپاشد.