معنی فارسی plashet

B1

صدای نرم و زیر بارش باران یا آب.

A gentle sound made by rain or water as it falls.

example
معنی(example):

صدای پلشت باران در حال سقوط ملودیک بود.

مثال:

The plashet of the falling rain was melodious.

معنی(example):

مردم از شنیدن صدای پلشت روی پنجره لذت می‌بردند.

مثال:

People loved listening to the plashet on the window.

معنی فارسی کلمه plashet

: معنی plashet به فارسی

صدای نرم و زیر بارش باران یا آب.