معنی فارسی plasmas
B2پلاسما، حالت چگال ماده که دارای برقدار بودن و دمای بالا است و معمولاً در شرایط خاص ایجاد میشود.
A state of matter where electrons are separated from their nuclei, resulting in an ionized gas.
- NOUN
example
معنی(example):
پلاسماها یکی از چهار حالت بنیادی ماده هستند.
مثال:
Plasmas are one of the four fundamental states of matter.
معنی(example):
خورشید عمدتاً از پلاسما هیدروژن تشکیل شده است.
مثال:
The sun is composed mainly of hydrogen plasma.
معنی فارسی کلمه plasmas
:
پلاسما، حالت چگال ماده که دارای برقدار بودن و دمای بالا است و معمولاً در شرایط خاص ایجاد میشود.