معنی فارسی plasmatical

B2

پلاسماتیک، به جنبه‌های مرتبط با پلاسمای خون و فرآیندهای بیولوژیکی اشاره دارد.

Pertaining to plasma and its biological processes.

example
معنی(example):

جنبه‌های پلاسماتیک تحقیقات اهمیت بالایی دارند.

مثال:

The plasmatical aspects of the research are significant.

معنی(example):

درک فرآیندهای پلاسماتیک می‌تواند دانش ما از زیست‌شناسی را افزایش دهد.

مثال:

Understanding the plasmatical processes can enhance our knowledge of biology.

معنی فارسی کلمه plasmatical

: معنی plasmatical به فارسی

پلاسماتیک، به جنبه‌های مرتبط با پلاسمای خون و فرآیندهای بیولوژیکی اشاره دارد.