معنی فارسی plasmins
B1پلاسمازها به پروتئینهایی اطلاق میشود که در تجزیه لختههای خون نقش دارند.
Proteins that assist in the breakdown of blood clots.
- NOUN
example
معنی(example):
پلاسمازها در تجزیه لختههای خون شرکت میکنند.
مثال:
Plasmins are involved in the breakdown of blood clots.
معنی(example):
حضور پلاسمازها در بدن به بهبود کمک میکند.
مثال:
The presence of plasmins in the body helps in healing.
معنی فارسی کلمه plasmins
:
پلاسمازها به پروتئینهایی اطلاق میشود که در تجزیه لختههای خون نقش دارند.