معنی فارسی plasmolyzable
B2سلولهایی که تحت تأثیر محیطزیست خاص میتوانند انحلال یابند.
Cells that can undergo dissolution under specific environmental conditions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از انواع باکتریها در محلولهای هیپرتونیک پلاسما لیز پذیر هستند.
مثال:
Certain types of bacteria are plasmolyzable in hypertonic solutions.
معنی(example):
سلولهای پلاسما لیز پذیر تحت شرایط پرسلامتی نشانههای استرس را نشان دادند.
مثال:
The plasmolyzable cells showed signs of stress under high saline conditions.
معنی فارسی کلمه plasmolyzable
:
سلولهایی که تحت تأثیر محیطزیست خاص میتوانند انحلال یابند.