معنی فارسی plasterlike
B1مادهای که شباهت زیادی به گچ دارد و معمولاً برای تعمیر و ساخت استفاده میشود.
Resembling plaster in texture or characteristics.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این ماده شبیه گچ بود و آن را برای تعمیرات مناسب میساخت.
مثال:
The material was plasterlike, making it suitable for repairs.
معنی(example):
او از مادهای که شبیه گچ بود برای پر کردن شکافها استفاده کرد.
مثال:
She used a plasterlike substance to fill the gaps.
معنی فارسی کلمه plasterlike
:
مادهای که شباهت زیادی به گچ دارد و معمولاً برای تعمیر و ساخت استفاده میشود.