معنی فارسی plasterwise
B1به معنای روشی که با اصول گچکاری یا کار با گچ انجام میشود.
In a manner related to plastering techniques.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به صورت گچکاری به کار نزدیک شد و اطمینان حاصل کرد که هیچ درزی ظاهر نشود.
مثال:
He approached the task plasterwise, ensuring no cracks appeared.
معنی(example):
درک پروژه به صورت گچکاری به دستیابی به پایان صاف کمک کرد.
مثال:
Understanding the project plasterwise helped in achieving a smooth finish.
معنی فارسی کلمه plasterwise
:
به معنای روشی که با اصول گچکاری یا کار با گچ انجام میشود.