معنی فارسی plasticine

A1

نوعی ماده نرم و شکل‌پذیر که معمولاً برای ساخت مدل‌ها و کاردستی‌ها استفاده می‌شود.

A soft, malleable substance usually used for making models and crafts.

noun
معنی(noun):

Modeling clay.

example
معنی(example):

کودکان از بازی با پلاستیسین برای ساخت مدل‌ها لذت بردند.

مثال:

The kids enjoyed playing with plasticine to make models.

معنی(example):

شما می‌توانید هر چیزی را از پلاستیسین بسازید زیرا بسیار قابل شکل‌گیری است.

مثال:

You can sculpt anything from plasticine because it's very malleable.

معنی فارسی کلمه plasticine

: معنی plasticine به فارسی

نوعی ماده نرم و شکل‌پذیر که معمولاً برای ساخت مدل‌ها و کاردستی‌ها استفاده می‌شود.