معنی فارسی platinous

C1

پلاتینی، به ترکیباتی اطلاق می‌شود که پلاتین در حالات اکسیداسیون پایین‌تر وجود دارد.

Relating to or derived from platinum, especially in a less oxidized state.

example
معنی(example):

ترکیبات پلاتینی از پلاتین در حالت اکسیداسیون پایین‌تر تشکیل شده‌اند.

مثال:

Platinous compounds contain platinum in a lower oxidation state.

معنی(example):

شیمیدان خواص نمک‌های پلاتینی را توضیح داد.

مثال:

The chemist explained the properties of platinous salts.

معنی فارسی کلمه platinous

: معنی platinous به فارسی

پلاتینی، به ترکیباتی اطلاق می‌شود که پلاتین در حالات اکسیداسیون پایین‌تر وجود دارد.