معنی فارسی platinumsmith
B1پلاتینساز به کسی اطلاق میشود که در ساخت و طراحی جواهرات و اشیاء از پلاتین تخصص دارد.
A craftsman skilled in creating and working with platinum items.
- NOUN
example
معنی(example):
یک جواهرساز پلاتین به کار با جواهرات پلاتینی اختصاص دارد.
مثال:
A platinumsmith specializes in working with platinum jewelry.
معنی(example):
جواهرساز پلاتین یک حلقه منحصر به فرد برای مشتری ساخت.
مثال:
The platinumsmith crafted a unique ring for the client.
معنی فارسی کلمه platinumsmith
:
پلاتینساز به کسی اطلاق میشود که در ساخت و طراحی جواهرات و اشیاء از پلاتین تخصص دارد.