معنی فارسی platitudinous
B1 /-ɾɪ-/تکراری و بیمحتوا، به عباراتی اشاره دارد که عموماً کلیشهای و فاقد عمق یا مفهومی تازه هستند.
Containing overused and cliched remarks lacking originality.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Characterised by clichés or platitudes.
example
معنی(example):
اظهارات تکراری معلم دانشآموزان را خسته کرد.
مثال:
The teacher's platitudinous remarks bored the students.
معنی(example):
سخنرانیاش پر از عبارات تکراری بود.
مثال:
His speech was filled with platitudinous phrases.
معنی فارسی کلمه platitudinous
:
تکراری و بیمحتوا، به عباراتی اشاره دارد که عموماً کلیشهای و فاقد عمق یا مفهومی تازه هستند.