معنی فارسی platonic solid
B2جامداتی که از چندوجهیهای همسان و متساویالساقین تشکیل شدهاند.
A three-dimensional shape with identical faces of regular polygons.
- NOUN
example
معنی(example):
مکعب یکی از انواع جامدات پلاتونیک است.
مثال:
A cube is one type of platonic solid.
معنی(example):
در هندسه پنج نوع جامد پلاتونیک شناخته شده است.
مثال:
There are five platonic solids recognized in geometry.
معنی فارسی کلمه platonic solid
:
جامداتی که از چندوجهیهای همسان و متساویالساقین تشکیل شدهاند.