معنی فارسی play it cool
B1خونسرد بودن و آرامش خود را حفظ کردن، به ویژه در موقعیتهای استرسزا.
To remain calm and composed, especially in a stressful or exciting situation.
- verb
verb
معنی(verb):
To act cool
example
معنی(example):
وقتی خبر آمد، او تصمیم گرفت خونسردی خود را حفظ کند و هیجانش را نشان ندهد.
مثال:
When the news came, she decided to play it cool and not show her excitement.
معنی(example):
او سعی کرد در کنار کسی که به او علاقه داشت، خونسرد باشد.
مثال:
He tried to play it cool in front of his crush.
معنی فارسی کلمه play it cool
:
خونسرد بودن و آرامش خود را حفظ کردن، به ویژه در موقعیتهای استرسزا.