معنی فارسی play something by ear
B2بدون برنامهریزی مشخص عمل کردن، به مرور زمان و با توجه به شرایط پیش رفتن.
To proceed without a definite plan; to improvise based on changing circumstances.
- IDIOM
example
معنی(example):
من هیچ برنامهای ندارم؛ فقط بدون برنامه پیش میروم.
مثال:
I don't have a plan; I'll just play it by ear.
معنی(example):
زمانی که کنسرت کنسل شد، تصمیم گرفتیم بیبرنامه پیش برویم و کار دیگری پیدا کنیم.
مثال:
When the concert was canceled, we decided to play it by ear and find something else to do.
معنی فارسی کلمه play something by ear
:
بدون برنامهریزی مشخص عمل کردن، به مرور زمان و با توجه به شرایط پیش رفتن.