معنی فارسی play the market
C1به معنای فعالیت در بازارهای مالی به منظور خرید و فروش سهام یا داراییها برای کسب سود.
To engage in buying and selling assets or stocks in financial markets with the aim of making a profit.
- IDIOM
example
معنی(example):
سرمایهگذاران باید بدانند چگونه بهطور مؤثر در بازار بازی کنند.
مثال:
Investors need to know how to play the market effectively.
معنی(example):
او در بازی در بازار و انجام سرمایهگذاریهای هوشمندانه استعداد دارد.
مثال:
He has a knack for playing the market and making wise investments.
معنی فارسی کلمه play the market
:
به معنای فعالیت در بازارهای مالی به منظور خرید و فروش سهام یا داراییها برای کسب سود.