معنی فارسی play-fellow
A2دوست بازی، فردی که در فعالیتهای بازی با فرد دیگر شرکت میکند و معمولاً رابطه دوستی با هم دارند.
A person with whom one plays, especially children.
- NOUN
example
معنی(example):
دوست بازی کسی است که از بازی کردن با او لذت میبرید.
مثال:
A play-fellow is someone you enjoy playing with.
معنی(example):
کودکان به یک دوست بازی نیاز دارند تا بازیهایشان را به اشتراک بگذارند.
مثال:
Children need a play-fellow to share their games.
معنی فارسی کلمه play-fellow
:
دوست بازی، فردی که در فعالیتهای بازی با فرد دیگر شرکت میکند و معمولاً رابطه دوستی با هم دارند.