معنی فارسی play-played

A1

بازی کردن به معنای سرگرم شدن و فعالیت تفریحی است.

To engage in activity for enjoyment and recreation.

example
معنی(example):

او بعد از مدرسه با دوستانش بازی کرد.

مثال:

She play-played with her friends after school.

معنی(example):

آن‌ها تا تاریک شدن هوا بازی کردند.

مثال:

They play-played until it got dark.

معنی فارسی کلمه play-played

: معنی play-played به فارسی

بازی کردن به معنای سرگرم شدن و فعالیت تفریحی است.