معنی فارسی play-plays
B1نمایش به آثار نمایشی اطلاق میشود که برای صحنه نوشته و اجرا میشود.
Dramatic works intended for performance on stage.
- NOUN
example
معنی(example):
بازیگر هر سال در چندین نمایش بازی میکند.
مثال:
The actor performs in several play-plays every year.
معنی(example):
ما نمایشهای مختلفی را در تئاتر تماشا کردیم.
مثال:
We watched different play-plays at the theater.
معنی فارسی کلمه play-plays
:
نمایش به آثار نمایشی اطلاق میشود که برای صحنه نوشته و اجرا میشود.