معنی فارسی playscript

B2

فیلمنامه نمایش به متنی گفته می‌شود که برای یک نمایشنامه نوشته می‌شود.

A written script for a play, containing the dialogue and stage directions.

example
معنی(example):

فیلمنامه نمایش جدید دیروز تحویل داده شد.

مثال:

The playscript for the new production was delivered yesterday.

معنی(example):

او فیلمنامه را بر اساس رمان مورد علاقه‌اش نوشت.

مثال:

She wrote the playscript based on her favorite novel.

معنی فارسی کلمه playscript

: معنی playscript به فارسی

فیلمنامه نمایش به متنی گفته می‌شود که برای یک نمایشنامه نوشته می‌شود.