معنی فارسی pleasureful
B1پر از لذت یا خوشحالی، تجربهای که احساس شادی به همراه دارد.
Full of pleasure; enjoyable.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روز لذتبخش در پارک تفریحی فراموشنشدنی بود.
مثال:
The pleasureful day at the amusement park was unforgettable.
معنی(example):
او یک شب لذتبخش را با دوستانش گذراند.
مثال:
She enjoyed a pleasureful evening with friends.
معنی فارسی کلمه pleasureful
:
پر از لذت یا خوشحالی، تجربهای که احساس شادی به همراه دارد.