معنی فارسی pleasurableness
B1لذتبخشی، خاصیتی که باعث میشود احساس لذت یا خوشحالی کرد.
The state or quality of being pleasurable.
- NOUN
example
معنی(example):
لذتبخشی موسیقی، اتاق را پر از شادی کرد.
مثال:
The pleasurableness of the music filled the room with joy.
معنی(example):
ما اغلب به دنبال لذتبخشی در فعالیتهای روزمرهمان هستیم.
مثال:
We often seek out the pleasurableness in our daily activities.
معنی فارسی کلمه pleasurableness
:
لذتبخشی، خاصیتی که باعث میشود احساس لذت یا خوشحالی کرد.