معنی فارسی plethoretical
B2تحلیل یا نظریهای که بر پایهی متون یا دادههای متنوع و جامع بنا شده باشد.
Relating to or based on a plethora of data or theories.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند یک تحلیل پلتوریک از دادهها ارائه داد.
مثال:
The scientist presented a plethoretical analysis of the data.
معنی(example):
او در بحث خود به چندین چارچوب پلتوریک اشاره کرد.
مثال:
In her discussion, she referred to several plethoretical frameworks.
معنی فارسی کلمه plethoretical
:
تحلیل یا نظریهای که بر پایهی متون یا دادههای متنوع و جامع بنا شده باشد.