معنی فارسی plethorically
C2به طور غنی و پرجزئیات بیان شده است.
In a manner that is abundant in detail.
- ADVERB
example
معنی(example):
گزارش به صورت پلتوریک نوشته شده بود و هیچ جزئیاتی نادیده گرفته نشد.
مثال:
The report was written plethorically, leaving no detail overlooked.
معنی(example):
او صحنه را به صورت پلتوریک توصیف کرد و هر نکتهای را به تصویر کشید.
مثال:
She described the scene plethorically, capturing every nuance.
معنی فارسی کلمه plethorically
:
به طور غنی و پرجزئیات بیان شده است.