معنی فارسی plexiglas
B2پلکسیگلاس، نوعی ماده شفاف و سبک که به عنوان جایگزینی برای شیشه در ساختمانها و اشیای مختلف به کار میرود.
A lightweight and shatter-resistant acrylic material used in place of glass.
- NOUN
example
معنی(example):
قفسهها از پلکسیگلاس ساخته شدهاند تا ظاهری مدرن داشته باشند.
مثال:
The shelves are made of plexiglas for a modern look.
معنی(example):
پلکسیگلاس معمولاً به عنوان جایگزینی برای شیشه استفاده میشود.
مثال:
Plexiglas is often used as an alternative to glass.
معنی فارسی کلمه plexiglas
:
پلکسیگلاس، نوعی ماده شفاف و سبک که به عنوان جایگزینی برای شیشه در ساختمانها و اشیای مختلف به کار میرود.