معنی فارسی pliocene
B2پلیوسن، دورهای از زمان زمینشناسی که تقریباً از ۵.۳ تا ۲.۶ میلیون سال پیش ادامه داشت و در آن، تغییرات مهمی در حیات و اقلیم زمین اتفاق افتاد.
The geological epoch within the Neogene period, spanning from about 5.3 to 2.6 million years ago.
- NOUN
example
معنی(example):
پلیوسن زمانی بود که بسیاری از حیوانات مدرن شروع به ظهور کردند.
مثال:
The Pliocene was a time when many modern animals began to appear.
معنی(example):
در طول پلیوسن، زمین تغییرات اقلیمی قابل توجهی را تجربه کرد.
مثال:
During the Pliocene, the Earth experienced significant climatic changes.
معنی فارسی کلمه pliocene
:
پلیوسن، دورهای از زمان زمینشناسی که تقریباً از ۵.۳ تا ۲.۶ میلیون سال پیش ادامه داشت و در آن، تغییرات مهمی در حیات و اقلیم زمین اتفاق افتاد.