معنی فارسی plonko

B1

صدایی یا کلمه‌ای معمولاً خنده‌دار که برای توصیف یک صدای افتادن یا سقوط استفاده می‌شود.

An informal term often used to describe a funny or silly sound when something drops.

noun
معنی(noun):

Someone addicted to cheap wine.

example
معنی(example):

کودک هر بار که یک اسباب‌بازی را می‌انداخت، می‌گفت 'پلونکو'.

مثال:

The child said 'plonko' every time he dropped a toy.

معنی(example):

او صدای خنده‌داری ایجاد کرد و در مهمانی فریاد 'پلونکو' زد.

مثال:

He made a funny noise and shouted 'plonko' at the party.

معنی فارسی کلمه plonko

: معنی plonko به فارسی

صدایی یا کلمه‌ای معمولاً خنده‌دار که برای توصیف یک صدای افتادن یا سقوط استفاده می‌شود.