معنی فارسی plooky

B1

صدایی که خنده‌دار و سرگرم‌کننده است و معمولاً باعث خوشحالی می‌شود.

A fun or amusing sound that brings laughter.

adjective
معنی(adjective):

Covered in blotches or pimples.

example
معنی(example):

صدای خنده‌دار از اسباب‌بازی باعث شد همه بخندند.

مثال:

The plooky sound from the toy made everyone laugh.

معنی(example):

او از صداهای خنده‌دار در کارناوال لذت می‌برد.

مثال:

He found the plooky noises at the carnival amusing.

معنی فارسی کلمه plooky

: معنی plooky به فارسی

صدایی که خنده‌دار و سرگرم‌کننده است و معمولاً باعث خوشحالی می‌شود.