معنی فارسی plookiest
B1پلاسکترین به معنی جذابترین و زیباترین در مقایسه با دیگران است.
The most attractive or appealing in appearance.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان پلاسکترین دختر کلاسش انتخاب شد.
مثال:
She was voted the plookiest girl in her class.
معنی(example):
از بین تمام شرکت کنندگان، او پلاسکترین بود.
مثال:
Out of all the contestants, she was the plookiest.
معنی فارسی کلمه plookiest
:
پلاسکترین به معنی جذابترین و زیباترین در مقایسه با دیگران است.