معنی فارسی ploughmanship
B1مهارتها و فنون مربوط به مدیریت و استفاده از شخمزن.
The skills and techniques related to effective ploughing and tillage.
- NOUN
example
معنی(example):
شخمزنی یک مهارت مهم برای کشاورزان مدرن است.
مثال:
Ploughmanship is an important skill for modern farmers.
معنی(example):
او یک دوره آموزشی برای بهبود تکنیکهای شخمزنی خود گذراند.
مثال:
He took a course to improve his ploughmanship techniques.
معنی فارسی کلمه ploughmanship
:
مهارتها و فنون مربوط به مدیریت و استفاده از شخمزن.