معنی فارسی pluke
B1خوششانسی ناگهانی یا غیرمنتظره که به طور خاص به دست میآید.
An unexpected stroke of luck or fortune.
- NOUN
example
معنی(example):
او وقتی یک دلار در خیابان پیدا کرد، به خوششانسی ناگهانی دست یافت.
مثال:
He gave a pluke of luck when finding a dollar on the street.
معنی(example):
برنده شدن در قرعهکشی برای او یک واقعاً خوششانسی بود.
مثال:
Winning the lottery was a real pluke for her.
معنی فارسی کلمه pluke
:
خوششانسی ناگهانی یا غیرمنتظره که به طور خاص به دست میآید.